- غار غارو
غوزک پا، نق نقو
معنی غار غارو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کنایه از یار و دوست موافق و وفادار، در اصل لقب ابوبکر خلیفۀ اول است که وقتی حضرت رسول قصد هجرت از مکه به مدینه کرد همراه آن حضرت رفت و در سر راه سه روز میان غاری در خدمت آن حضرت بود
(رَ)
لغت نامه دهخدا
در تداول مردم عوام طهران، بلندگو. رادیو. و بطور کلی به همه هواپیماها و اتومبیلهایی که سر و صدای زیاد داشته باشندو امثال آن با نظر استهزا و تمسخر غارغارک گویند
حکایت صوت کلاغ،
- غارغار کردن کسی را، به جماعت او را نکوهش کردن (و غالباً به ناحق)
- غارغار کردن کسی را، به جماعت او را نکوهش کردن (و غالباً به ناحق)
آنچه سر و صدای زیاد و مزاحم داشته باشد (مانند بلندگو رادیو هواپیمای پر سر و صدا)
((ر))
فرهنگ فارسی معین
لقب ابوبکر که هنگام هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه همراه آن حضرت در غار رفت، مجازاً، دوستی که انسان را در سختی تنها نمی گذارد
غوزک پا